بررسی قدرت روش elisa در تشخیص نازایی با عامل لوله ای ناشی از کلامیدیا تراکواتیس
Authors
abstract
سابقه و هدف : یکی از علل ایجاد نازایی در زنان آسیب لوله های رحمی (عامل لوله ای) ناشی از روندهای عفونی بخصوص بعلت کلامیدیاتراکوماتیس است. لاپاراسکوپی در تشخیص اختلال لوله ای بهترین روش و درعین حال پر هزینه ترین و تهاجمی ترین روش است. استفاده از هیستروسالپنگوگرافی نیز همواره با موارد مثبت و منفی کاذب قابل توجه است. با توجه به پیشنهاد روش elisa بهنوان روش ساده، نسبتاً ارزان، دقیق و غیر تهاجمی در تشخیصی نازایی با عامل لوله ای ناشی از کلامیدیاتراکوماتیس، در این تحقیق بدنبال تعیین قدرت این روش در تشخیص چنین عارضه ای هستیم. مواد و روشها : این تحقیق به روش کارآزمایی بالینی از نوع تشخیص انجام گردید. برای این منظور 65 خانم نازای مراجعه کننده به مرکز پزشکی صارم در سال 1377 بطور غیر احتمالی وآماده دردسترس انتخاب شده وتوسط متخصص زنان وزایمان تحت لاپاراسکوپی قرار گرفتند. کلیشه های هیستروسالپنگوگرافی آنان توسط متخصص رادیولوژی موردبررسی قرار گرفت و بر روی نمونه های سرمی افراد فوق روش elisa به صورت کیفی برای تعیین iga , igm , igg اختصاصی ضد کلامیدیاتراکواتیس بکار گرفته شد. یافته ها : نتایج نشان داد که در cut off برابر یا بیش از 100 واحد در میلی لیتر و با معیار قرار دادن یافته های لاپارایکوپی حساسیت، اختصاصیت، ارزش پیش گویی کنندگی مثبت و منفی و کارآیی igm به ترتیب 9 %، 80%، 33%، 43%، 41% و برای igg به ترتیب 31%، 67% ؛ 52%، 45%، 48% بود. با بالابردن cut off به سطح برابر یا بیش از 200 واحد در میلی لیتر موارد فوق برای igg به ترتیب 23%، 93%، 80%، 51%، 55% بدست آمد. با تغییر معیار به یافته های هیستروسالپنگوگرافی در cut off برابر یا بیش از 100 واحد در میلی لیتر موارد فوق برای igm به ترتیب 15%، 84%، 25%، 74%، 67% و باری igg بهترتیب 46%، 74%، 38%، 80%، 67% محاسبه شد. در cut off برابر یا بیش از 200 واحد در میلی لیتر موارد فوق برای igg به ترتیب 23%، 84%، 33%، 76% و 69% حاصل شد. در هیچکدام از افراد مورد بررسی سطح مثبتی از iga بدست نیامد. نتیجه گیری و توصیه ها : در cut off برابر 100 واحد در میلیلیتر، igg و igm در مقایسه با لاپاراسکوپی از حساسیت وارزش پیش گویی کنندگی مثبت وکارآیی مناسب برای تشخیص نازایی با عامل لوله ای ناشی از کلامیدیا تراکوماتیس برخوردار نبوده ولی اختصاصیت آنها قابل توجه است. با بالا بردن cut off به 200 واحد در میلی لیتر اختصاصیت و ارزش پیش گویی کنندگی مثبت igg بصورت قابل توجهی افزایش می یابد ولی حساسیت و کارآیی آن علیرغم تغییر محسوس هنوز به سطح مناسب ارتقا پیدا نمی کند. در cut off برابر 100 واحد در میلی لیتر و در مقایسه با هیستروسالپنگوگرافی فقط اختصاصیت igg و igm و نیز ارزش پیش گویی کنندگی منفی igm در سطح مناسبی قرار می گیرد. با تغییر cut off به 200 واحد در میلی لیتر نیز تغییر محسوسی در این یافته ها بدست نیامد.
similar resources
بررسی رابطه عفونت ناشی از کلامیدیا تراکوماتیس با نازایی لوله ای
This article has no abstract.
full textبررسی قدرت دو آزمایش Whole-Cell ELISA و HM-Cap ELISA در تشخیص عفونتهای ناشی از هلیکوباکترپیلوری
سابقه و هدف: با توجه به کاربرد روش های متعدد در تشخیص عفونت های ناشی از هلیکوباکترپیلوری و با عنایت به مقبولیت روش های غیر تهاجمی از جمله آزمایش های سرولوژیک و وجود گزارش های متناقض در قدرت تشخیصی این آزمایش ها و به منظور تعیین حساسیت و ویژگی دو آزمایش Whole-Cell ELISA و HM-Cap ELISA، این تحقیق بر روی مراجعه کنندگان به بخش آندوسکوپی بیمارستان الزهرا و فیض اصفهانی طی سال 1375 انجام گرفت. مواد و ...
full textبررسی قدرت تشخیص روش مشاهده ای لاپاروسکوپی در تشخیص اندومتریوزیس
سابقه و هدف: نظر به شیوع بالای بیماری اندومتریوزیس درجمعیت خانم های سنین باروری و تأثیر آن درایجاد دردهای مزمن لگنی، ناباروری، کاهش باروری و دیسپارونی و لزوم تشخیص قطعی و درمان این بیماری، این تحقیق با هدف تعیین قدرت روش مشاهده ای لاپاراسکوپی در تشخیص اندومتریوزیس بر اساس استاندارد هیستوپاتولوژی، در مراجعین به بیمارستان مهدیه در فاصله بین تیر ماه 1383 لغایت اسفند 1384 صورت گرفت. مواد و روش ها: ...
full textاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
full textاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
full textMy Resources
Save resource for easier access later
Journal title:
پژوهش در پزشکیجلد ۲۶، شماره ۳، صفحات ۱۹۹-۲۰۳
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023